معنی خورشیدپرست - فرهنگ فارسی عمید
معنی خورشیدپرست
- خورشیدپرست
- کسی که خورشید را پرستش می کند
تصویر خورشیدپرست
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خورشیدپرست
خورشیدپرست
- خورشیدپرست
- پرستندۀ خورشید. مهرپرست. رجوع به مهرپرست شود
لغت نامه دهخدا
خورشیدپرست
- خورشیدپرست
- اسم آفتاب پرست، مهرآئین، میتراگرا، مهرپرست، میترائیست، مهرگرا، میترایی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خورشیدپرستی
- خورشیدپرستی
- عمل پرستیدن خورشید. پرستش خورشید، دیانت مهرپرستان. میترائیسم
لغت نامه دهخدا
خورشیدپرستان
- خورشیدپرستان
- گروهی که خورشیدرا می پرستند. میتراپرست. رجوع به مهرپرست شود. میترائیست ها، آتش پرستان. (آنندراج). آفتاب پرستان. مغان. (ناظم الاطباء). مهرپرستان:
دفتر افلاک شناسان بسوز
دیدۀ خورشیدپرستان بدوز.
نظامی
لغت نامه دهخدا