معنی چهل ستون
- چهل ستون
- عمارتی که چهل ستون داشته باشد، کنایه از بنایی که ستون های بسیار داشته باشد
واژههای مرتبط با چهل ستون
چهل ستون
- چهل ستون
- عمارتی که چهل ستون داشته باشد، بنایی که دارای ستون ها بسیار باشد
چل ستون
- چل ستون
- عمارتی که چهل ستون داشته باشد، بنایی که دارای ستونهای بسیار باشد
چل ستون
- چل ستون
- چهل ستون، عمارتی که چهل ستون داشته باشد، بنایی که ستون های بسیار داشته باشد
چهارستون
- چهارستون
- دهی است از دهستان کره سنی بخش شاهپور شهرستان خوی، 180 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
چال سرون
- چال سرون
- از دهستان فیروزجاه شهرستان بابل
چهل تن
- چهل تن
- چهل نفری که با موسی به کوه طور رفتند. (ناظم الاطباء)