قرقاول، پرنده ای حلال گوشت که بیشتر در سواحل دریای خزر پیدا می شود، نر آن دم دراز و پرهای خوش رنگ و زیبا دارد، مادۀ آن کوچک تر و دمش کوتاه است، در جنگل ها و مزارع به سر می برد، مادۀ آن لانۀ خود را روی زمین درست می کند و ده تخم می گذارد و ۲۴ روز روی تخم ها می خوابد تا جوجه هایش از تخم بیرون آیند، تورنگ، تذرو، خروس صحرایی، تدرج
ترکی برگ گل، دهی است از دهستان کنگاوربخش کنگاور شهرستان کرمانشاهان، واقع در 11هزارگزی شمال خاوری کنگاور و هزارگزی باختر راه شوسۀ کرمانشاه به همدان. هوای آن سرد و دارای 123 تن سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات دیمی و مختصر انگور و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5) دهی است از دهستان بالک بخش مریوان شهرستان سنندج. دارای 350 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمه و قنات. محصول آن غلات، حبوبات، لبنیات و توتون است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
تورنگ را گویند و آن را تذرو نیز نامند، (جهانگیری)، پرنده ای است که تذرو می گویند و آن خروس صحرائی است، (از برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء)، پرنده ای است بقدر ماکیان اما خیلی خوشرنگ که در تکلم قرقاول و در مازندران تیرنگ گفته میشود، (فرهنگ نظام)، ترنگ، تذرو، تیرنگ، قرقاول، خروس دشتی، (یادداشت مؤلف)، رجوع به تذرو و قرقاول شود
نوعی علف هرزه پیچان که زمین را فرا گیرد و از رشد دیگر گیاهان و نباتات مانع آید. فریز (در تداول مردم خراسان). - چور واچیدن، در تداول مردم گیلان، بی خو کردن زمین. پاک کردن زمین از چور و آماده کردن برای زراعت. و پیراستن زمین از خو