معنی تندمزه - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تندمزه
تندمزه
- تندمزه
- قابض و زمخت و هر چیز که طعم آن تند و تیز باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تند و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
اندازه
- اندازه
- مقیاس و مقدار هر چیزی، مبلغ، مقدار، مقیاس، حد، قدر
فرهنگ لغت هوشیار