معنی پاشنه نخواب - فرهنگ فارسی عمید
معنی پاشنه نخواب
- پاشنه نخواب
- ویژگی کفشی که پاشنۀ آن نخوابد، ویژگی موهای سر در پشت گردن که به طرف بالا پیچ خورده باشد
تصویر پاشنه نخواب
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پاشنه نخواب
پاشنه نخواب
- پاشنه نخواب
- کفشی که پاشنه آن نخوابد مقابل پاشنه بخواب، زلفی که از نیمه قفا بریده و سر آن رو ببالا برجسته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پاشنه نخواب
- پاشنه نخواب
- کفش که پاشنۀ آن نخوابانیده باشد. مقابل پاشنه بخواب، زلفی که از نیمه قفا بریده و سر آن رو به بالا برجسته باشد
لغت نامه دهخدا
پاشنه بخواب
- پاشنه بخواب
- کفشی که دیواره پسین آنرا بخوابانند راحتی یک لائی مقابل پاشنه نخواب
فرهنگ لغت هوشیار
پاشنه بخواب
- پاشنه بخواب
- کفشی که دیوارۀ پسین آن را دو تا کنند یعنی بخوابانند. راحتی
لغت نامه دهخدا
پاشنه خواب
- پاشنه خواب
- کفشی که پاشنه آن بخوابد، مقابل پاشنه نخواب
فرهنگ فارسی معین