مُرَکَّب اَز: بی + غرض، عاری از غرض. (ناظم الاطباء) (آنندراج)، بی قصد خاص. رجوع به غرض شود: سلطان سخن او بی غرض شناخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 435)، بعد از دعانصیحت درویش بی غرض نیکت بود چو نیک تأمل کنی در آن. سعدی. سخن بی غرض از بندۀ مخلص بشنو ای که منظور بزرگان حقیقت بینی. حافظ.