بهانه گیر بهانه گیر بهانه جو. بهانه طلب. (فرهنگ فارسی معین). - امثال: علی بهانه گیر است، بر کسی اطلاق کنند که برای انجام هر کاری عذری آورد لغت نامه دهخدا