فرس قدیم فرس قدیم فارسی باستان، زبانی از شاخۀ زبان های هند و ایرانی که در زمان هخامنشی متداول بوده و کتیبه هایی از آن به خط میخی باقی مانده است، پارسیِ باستان فرهنگ فارسی عمید
بی ندیم بی ندیم مُرَکَّب اَز: بی + ندیم، تنها. بی همدم. بی یار: بر بستر خاک بی ندیم و همراز و خود خداوند کشور و امیر لشکر بود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 442)، و رجوع به ندیم شود لغت نامه دهخدا
کار قدیم کار قدیم کار کهن. امر دیرینه، کار بی قدر و مبتذل و بی رتبه: چنان زد ز زر گران قدر سیم که شد یارۀ زهره کار قدیم. ظهوری (از آنندراج) لغت نامه دهخدا
بد قدم بد قدم بد گام سبز پا خشک پی آنکه قدمش نامبارک باشد شوم نامبارک بدیمن مقابل خوشقدم فرهنگ لغت هوشیار