معنی اقارب - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اقارب
اقارب
- اقارب
- جَمعِ واژۀ قریب، زشت یافتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مقارب
- مقارب
- نه خوب و نه بد کالای هیچکاره کالای ارزان نزدیک شونده، کلام نیکو گوینده در گفتگو
فرهنگ لغت هوشیار