مزرعه خون، (1ع 1:19). و آن مزرعۀ کوزه گر بود که رؤسای کهنه ازبهای خون خداوند ما عیسی مسیح که یهودا بدیشان پس داد برای مدفن غریبان خریدند. (مت 27:6- 8). و پس ازآن به حقل الدم اشتهار یافت و در بیرون شهر اورشلیم بطرف جنوبی کوه صهیون واقع میباشد. و در ماه هفدهم، ارامنۀ اورشلیم اموات خود را در آنجا دفن مینمودند، لکن روبنصن بر آن است که مدت مدیدی است که بهیچوجه میتی در آنجا دفن نشده است و آنرا حصاری نیست و دارای قبرهای مخروبۀ چندی میباشد. (قاموس کتاب مقدس)
مزرعه. مزرعه. کشت زار. کشتمند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ج، مزارع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشتۀ خویش آمد و هنگام درو. حافظ. در مزرع دهر آنچه کاری دروی. (؟). نگذاشت برای شاه حاجی درمی شد صرف قنات و توپ هر بیش و کمی نه مزرع دوست را از آن آب نمی نه خایۀ خصم را از این توپ غمی. سروش ؟ و رجوع به مزرعه و مزرعه شود. - مزرع دانه سوز، دنیا. (مجموعۀ مترادفات ص 165)