معنی لنج - فرهنگ فارسی عمید
معنی لنج
لنج
لب، لپ، دو طرف دهان از بیرون، برای مثال نه همه کار تو دانی نه همه زور تو ر ا ست / لنج پرباد مکن بیش و کتف برمفراز (لبیبی - شاعران بی دیوان - ۴۸۵)
تصویر لنج
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لنج
لنج
لنج
قایق بزرگ موتوری که معمولاً از چوب یا مواد فایبرگلاس ساخته می شود خوشۀ انگور که دانه های آن را کنده یا خورده باشند
فرهنگ فارسی عمید
لنج
لنج
ظاهراً نسیجی است چون والا: به نوبت زدن بهر والا و لنج زده میخ حمل از دو جانب صرنج. نظام قاری (دیوان البسه ص 192) سدر. (بحر الجواهر). النج. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.