جدول جو
جدول جو

معنی گران گوش

گران گوش
کسی که گوشش نشنود، گوش سنگین
تصویری از گران گوش
تصویر گران گوش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گران گوش

گران گوش

گران گوش
کسی که گوشش سنگین باشد آنکه دیر بشنود: گران گوشی بقزوینیی گفت: شنیدم زن کرده یی. گفت: سبحان الله تو که چیزی نشنوی این خبر از کجا شنیدی ک، کر
فرهنگ لغت هوشیار

گران گوش

گران گوش
مردمی را گویند که گوش ایشان سنگین باشد، یعنی دیر بشنود و کر را نیز گویند چه گران گوشی به معنی کری آمده است. (برهان). کر. اطروش. موقور. (مهذب الاسماء) : گران گوشی به قزوینی گفت: شنیدم زن کرده ای. گفت: سبحان اﷲ تو که چیزی نشنوی این خبر از کجا شنیدی. (از منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 163).
اگر راحت بخواهی در همه حال
بشو هر جا گران گوش و زبان لال.
میر نظمی (از شعوری ص 310)
لغت نامه دهخدا

گران گوشی

گران گوشی
سنگینی گوش کری: بد مشنو وقت گران گوشی است زشت مگو نوبت خاموشی است. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

گران گوشی

گران گوشی
سنگین بودن گوش، برای مِثال بد مشنو وقت گران گوشی ست / زشت مگو نوبت خاموشی ست (نظامی۱ - ۸۸)
گران گوشی
فرهنگ فارسی عمید

گرانی گوش

گرانی گوش
ثقل سامعه. وقر:
چون سبکبار گشت هزل فروش
درخور است آن زمان گرانی گوش.
سنائی.
رجوع به گران گوش شود
لغت نامه دهخدا

گران گوشی

گران گوشی
کری. سنگین گوشی:
بد مشنو وقت گران گوشی است
زشت مگو نوبت خاموشی است.
نظامی.
رجوع به گران گوش شود
لغت نامه دهخدا

گران فروش

گران فروش
کسی که کالایی را به بهایی گران تر از ارزش واقعی خود بفروشد
گران فروش
فرهنگ فارسی عمید