جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کمسک

کمسک

کمسک
ماده ایست از شیر و دوغ در هم آمیخته که آنرا نانخورش کنند شیراز
کمسک
فرهنگ لغت هوشیار

کمسک

کمسک
چیزی که از شیر و دوغ آمیخته سازند و شیراز نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). چیزی باشد که از شیر و دوغ آمیخته که آن را نان خورش کنند و به عربی شیراز گویند. (برهان) (آنندراج). در مهذب الاسماء در معنی کریض ’کمشک’ با شین معجمه نوشته. (حاشیۀبرهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

تمسک

تمسک
متوسل شدن دستاویز چنگ در زدن چنگ در زدن دست در زدن دستاویز ساختن، چنگ زنی دستاویز سازی تشبت، حجت سند، جمع تمسکات
فرهنگ لغت هوشیار

کاسک

کاسک
کاسکت، کلاه مخصوص فلزی که در هنگام موتورسواری، کار در معدن یا ساختمان و مانند آن ها برای محافظت از سر به کار می رود
کاسک
فرهنگ فارسی عمید

کوسک

کوسک
باقِلا، دانه ای خوراکی و کمی بزرگ تر از لوبیا که درون غلاف سبزی جا دارد، کالوسک، باقِلی
کوسک
فرهنگ فارسی عمید