جدول جو
جدول جو

معنی قلاب دوز

قلاب دوز
کسی که پیشه اش قلاب دوزی است
تصویری از قلاب دوز
تصویر قلاب دوز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قلاب دوز

قلاب دوزی

قلاب دوزی
دوختن نقش و نگار با ابریشم یا خامه بر روی پارچه
قلاب دوزی
فرهنگ فارسی عمید

قلاب دوزی

قلاب دوزی
دوختن نقش و نگار با ابریشم یا خامه بر روی پارچه
قلاب دوزی
فرهنگ فارسی معین

قلابدوزی

قلابدوزی
کجه دوزی چکندوزی عمل و پیشه قلابدوز دوختن طرحهایی از نقش و نگار از ابریشم یا خامه یا رشته های طلا و نقره بر روی پارچه بوسیله قلاب. یا جامه قلابدوزی. جامه ای که رشته های فلزی طلا یا نقره یا شبیه آن بر روی وی دوخته باشند. گلدوزی
فرهنگ لغت هوشیار

قلپاق دوز

قلپاق دوز
وستولدوز کسی که قلپاق دوزد: مرا محبت قلپاق دوز ماهی هست ازین نمد من درویش را کلاهی هست
فرهنگ لغت هوشیار

قلعه دوز

قلعه دوز
دهی است از دهستان بویراحمد گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، در 6هزارگزی شمال آرو به بهبهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 125 تن است. آب آن از رود خانه خیرآباد و محصول آن غلات، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. صنایع دستی گلیم و جوال بافی است. راه مالرو دارد و ساکنین از طایفۀ بویراحمد گرمسیری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

قلابدوزی

قلابدوزی
بردره دوزی. گل دوزی. گل بوته و دیگر صورتها که از نخ یا ابریشم با قلاب و سوزن روی پارچه دوزند. رجوع به قُلاب شود
لغت نامه دهخدا

طلا دوز

طلا دوز
چیزی که با تارهای طلا دوخته شده باشد تاج طلا دوز دستار طلا دوز
طلا دوز
فرهنگ لغت هوشیار