جدول جو
جدول جو

معنی فروش

فروش
مقابل خرید، عمل فروختن چیزی، بن مضارع فروختن، پسوند متصل به واژه به معنای فروشنده مثلاً کاغذفروش، کتاب فروش، کلاه فروش، میوه فروش
تصویری از فروش
تصویر فروش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فروش

فروش

فروش
فروختن، مقدار پول به دست آمده از فروختن کالا یا ارائه خدمت در یک روز یا ماه یا سال
فروش
فرهنگ فارسی معین

سروش

سروش
شنیدن و فرمانبرداری، فرشته مظهر اطاعت، فرشته پیام آور در فرهنگ زرتشتی
سروش
فرهنگ نامهای ایرانی