معنی غلغل در افکندن غلغل در افکندن ایجاد کردن فریاد و صدای بلند تصویر غلغل در افکندن فرهنگ فارسی عمید
غلغل درافکندن غلغل درافکندن یا غلغل درفکندن. شور و غوغا و بانگ و آواز برآوردن. فریاد و غوغا پدید آوردن: پلپلی چند را بر آتش ریز غلغلی درفکن به آتش تیز. نظامی. چو بلبل سرایان چو گل تازه روی ز شوخی درافکنده غلغل به کوی. سعدی (بوستان) لغت نامه دهخدا