معنی عالی قدر - فرهنگ فارسی عمید
معنی عالی قدر
- عالی قدر
- والامقام، بلندمرتبه، بزرگوار
تصویر عالی قدر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با عالی قدر
عالی قدر
- عالی قدر
- والا ارج اوجمند بلند مرتبه والا مقام، از عناوین احترام آمیز که در مکاتبات به کار برند
فرهنگ لغت هوشیار
عالی قدر
- عالی قدر
- بلندمرتبت. والامقام. بزرگوار. از القاب احترام که در اول نوشتجات و در سر پاکتها نویسند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
عالی قدر
- عالی قدر
- ارجمند، بزرگوار، بزرگ، بلندمرتبه، جلیل، شریف، عزیز، گرامی، گرانقدر، گرانمایه، گران پایه، مفخم، والامقام، والا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
عالی گهر
- عالی گهر
- دارای نژاد و نسب شریف، عالی گوهر، عالی نژاد، پاک نژاد
فرهنگ فارسی عمید
عالی مقدار
- عالی مقدار
- بلند مرتبه والا مقام، از عناوین احترام آمیز که در مکاتبات به کار برند
فرهنگ لغت هوشیار
عالی مرد
- عالی مرد
- اپرمرد ابرمرد طالب مولی که دنیا و عقبی را در خیال هم نیارد، آنکه به مرحله اعلای بشریت برسد زبرمرد
فرهنگ لغت هوشیار