معنی سیرمان - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سیرمان
سیرمان
- سیرمان
- یاقوت سرخ، (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج)، حریر نازک منقش و ملون، (برهان)، حریر منقش، (فرهنگ رشیدی) (آنندراج)، بهر دو معنی مصحف ’بهرمان’ است، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
لغت نامه دهخدا
ایرمان
- ایرمان
- مهمان، مهمان ناخوانده، طفیلی، برای مِثال دل دستگاه توست به دست جهان مده / کاین گنج خانه را ندهد کس به ایرمان (خاقانی - ۳۰۹)
فرهنگ فارسی عمید