جدول جو
جدول جو

معنی سبزخوان

سبزخوان
آسمان، زمین پرگیاه، سبزه زار
تصویری از سبزخوان
تصویر سبزخوان
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سبزخوان

سبز خوان

سبز خوان
کنایه از آسمان است. (برهان) (آنندراج) :
قرصۀ زر شد نهان در سفرۀ لعل شفق
ریزۀ سیمین بروی سبز خوان آمد پدید.
خواجه عمید (از آنندراج).
، در این شعر ظاهراً کنایه از زمین سبزه زار است:
هر گره از رشتۀ آن سبز خوان
جای زمین بود و دل آسمان.
نظامی
لغت نامه دهخدا

سه خوان

سه خوان
مسیحی، که قائل به سه اقنومِ اب، ابن و روح القدس باشد
سه خوان
فرهنگ فارسی عمید

شب خوان

شب خوان
مرغ سحرخوان، بُلبُل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، زَندوان، فَتّال، زَندواف، هِزاردَستان، مُرغِ چَمَن، بوبُرد، مُرغ خوُش خوٰان، شَباهَنگ، صُبح خوٰان، مُرغِ سَحَر، عَندَلیب، بوبَردَک، هِزار، هِزاران، زَندلاف، هِزارآوا، زَندباف
شب خوان
فرهنگ فارسی عمید