سبز خوان سبز خوان کنایه از آسمان است. (برهان) (آنندراج) : قرصۀ زر شد نهان در سفرۀ لعل شفق ریزۀ سیمین بروی سبز خوان آمد پدید. خواجه عمید (از آنندراج). ، در این شعر ظاهراً کنایه از زمین سبزه زار است: هر گره از رشتۀ آن سبز خوان جای زمین بود و دل آسمان. نظامی لغت نامه دهخدا
شب خوان شب خوان مرغ سحرخوان، بُلبُل، پرنده ای خوش آواز و به اندازۀ گنجشک با پشت قهوه ای و شکم خاکستری، زَندوان، فَتّال، زَندواف، هِزاردَستان، مُرغِ چَمَن، بوبُرد، مُرغ خوُش خوٰان، شَباهَنگ، صُبح خوٰان، مُرغِ سَحَر، عَندَلیب، بوبَردَک، هِزار، هِزاران، زَندلاف، هِزارآوا، زَندباف فرهنگ فارسی عمید