معنی جوهری جوهری آغشته به جوهر، مقابل عرضی، در فلسفه مربوط به حقیقت و ماهیت چیزی، جواهرفروش، مادۀ مخدر آغشته به جوهر، مقابلِ عَرَضی، در فلسفه مربوط به حقیقت و ماهیت چیزی، جواهرفروش، مادۀ مخدر تصویر جوهری فرهنگ فارسی عمید