جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با جوتره

گوتره

گوتره
بقیمت مقطوع و بی آنکه وزن کرده یا شمرده شود: در زمان خادم برون آمد ز در تا خرد او جمله حلوا را بزر گفت: او را گوتر و حلوا بچند ک گفت: کودک نیم دینار و ادند. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار

لوتره

لوتره
زبانی غیر معمول که دوکس باهم قرار داده باشند که بدان سخن گویند تا دیگران ازآن چیزی نفهمند زبان شکسته: مردم استراباد بدو زبان سخن گویند: یکی به لوترا (ی) استرابادی ودیگری بپارسی کردانی
فرهنگ لغت هوشیار

چوتره

چوتره
مربعی که بقدر نیم گز یا بیشتر اززمین ارتفاع دارد ودر باغ ها و در خانه ها میسازند. (از برهان). چبوتره غلط است و بعضی گویند که چبوتره هندی است و فارسی آن چوتره است. (از غیاث اللغات). مربعی را گویند مرتفع از زمین بقدر نیم گز یا بیشتر که بر در باغها و در خانه ها سازند و آن را سُکه (سکّو) گویند و این لغت هندی است. (از آنندراج) (انجمن آرا). سکوی مربعی که در خانه ها و در باغها جهت نشستن سازند. (ناظم الاطباء) ، در ترکی بصورت ’چوتور’ بکار رود بمعنی نوک کوچک است. (حواشی برهان)
لغت نامه دهخدا

لوتره

لوتره
لوترا. (جهانگیری). لوتر. (برهان) :
همیشه تا که بودزیف زشت و دخ نیکو
به لفظ لوتره گویان یاوه گوی کرخ
ز چرخ باد همه شغل دشمنان تو زیف
ز بخت باد همه کار دوستان تو دخ.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

وتره

وتره
برگزیده و بهترین از هر چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). در اقرب الموارد حِتار کل شی ٔ آمده نه خیارکل شی ٔ بنابر این حتار به معنی صرف الشی ٔ و ما استدار به است مانند گوشت که دور ناخن را احاطه میکند، پرده ای است میان دو سوراخ بینی. (منتهی الارب) (المنجد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پلک بینی. (مهذب الاسماء) ، کرکرانکی است ریزه در اعلای گوش، پوستکی میان سبابه و ابهام یا میان هر دو انگشت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ستون خانه یک یک نهاده، رگ درونی نره یا رگ پوست آن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). رگ اندرون ذکر. (مهذب الاسماء) ، پی که فراگیرد مخرج سرگین اسب را، پی زیر زبان، پی پشت و ما بین نوک بینی و بروت، جای گذشت تیر از کمان. وَتر جمع است در همه معانی. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا