معنی تنگ نفس - فرهنگ فارسی عمید
معنی تنگ نفس
تنگ نفس
کسی که مبتلا به تنگی نفس است
تصویر تنگ نفس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تنگ نفس
تنگ نفس
تنگ نفس
سنخج تنگدمی بنگ رنگ دماور آنکه دچار ضیق النفس باشد، (در تداول) ضیق النفس، توضیح بمعنی اخیر (تنگی نفس) صحیح است
فرهنگ لغت هوشیار
تنگی نفس
تنگی نفس
در پزشکی درد سینه که انسان به سختی نفس بکشد، ضیق النفس
فرهنگ فارسی عمید
تنگ نظر
تنگ نظر
خردک نگرش. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نظرتنگ. بخیل. کوته نظر: اشکم که به هر تنگ نظر، گرم نجوشم آهم که به هر سردنفس، یار نباشم. صائب (از آنندراج). رجوع به مادۀ بعد و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تنگ فنی
تنگ فنی
دهی از دهستان بالاگریوه است که در بخش ملاوی شهرستان خرم آباد واقع است و 270 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تنگ نظر
تنگ نظر
بخیل، تنگ چشم، خسیس، دون، کم همت، کوته بین، کوته نظر، ممسک، نظرتنگ متضاد: بلندنظر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.