بدور درآورندۀ جام. صراحی گردان. می دهنده. آنکه با پیاله جمع را می دهد. ساقی. (مجموعۀ مترادفات ص 206) : هوا خمار شکن گل پیاله گردان است پیاله نوش و میندیش از خمار امروز. صائب
قدح گرفتن. صراحی گرفتن. کنایه از نوشیدن شراب و باده خواری است: پیاله گیر که عمر عزیز بی بدل است... حافظ. به احتیاط ز دست خضر پیاله بگیر مباد آب حیاتت دهد بجای شراب. صائب