جدول جو
جدول جو

معنی پابرنجن

پابرنجن
حلقۀ فلزی از جنس طلا یا نقره که زنان به مچ پا می بندند، خلخال، پای رنجن
تصویری از پابرنجن
تصویر پابرنجن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پابرنجن

پابرنجن

پابرنجن
حلقه ای فلزی (مخصوصا طلا و نقره) که زنان در مچ پای اندازند خلخال
پابرنجن
فرهنگ لغت هوشیار

پابرنجن

پابرنجن
حلقه ای فلزی که زنان در مچ پای اندازند، خلخال، پاآورنجن
پابرنجن
فرهنگ فارسی معین

پابرنجن

پابرنجن
پابند. خلخال. رجوع به پاآورنجن و پااورنجن شود
لغت نامه دهخدا

پاورنجن

پاورنجن
خَلخال، حلقۀ فلزی که زنان برای زینت به مچ پای خود می اندازند، پااورَنجَن، پارَنجَن
پاورنجن
فرهنگ فارسی عمید

پاورنجن

پاورنجن
حلقه ای از سیم یا زر که زنان در پای کنند. خلخال. پارنجن. پاآورنجن. پااورنجن. حَجل. حِجل. حِجِل. حَجَل:
کند حور بهشتش طوق گردن
اگر از پایش افتد پاورنجن.
بدرالدین شاشی
لغت نامه دهخدا

ابرنجن

ابرنجن
حلقه ای از زر یا سیم و مانند آن که زنان برای زینت بر مچ و بند دست یا مچ و بند پای کنند و آنرا اورنجن و اورنجین نیزنامند و آنچه را بر دست کنند دست آبرنجن و دست آورنجن و دست اورنجن و دست اورنجین و دست بند گویند و عرب سوار گوید. و آنچه را بر پای کنند ابرنجن و پای آبرنجن و پایابرنجین و پای اورنجن و پای اورنجین گویند و عرب خلخال نامد
فرهنگ لغت هوشیار

پارنجن

پارنجن
خَلخال، حلقۀ فلزی که زنان برای زینت به مچ پای خود می اندازند، پاوَرَنجَن، پااورَنجَن
پارنجن
فرهنگ فارسی عمید