هزال هزال لاغری لوده شوخ خنده ساز، یاوه گوی لاغری، مقابل سمن فربهی چاقی کسی که بسیارمزاح کند: (مرد شیرین سخن هزال بود) فرهنگ لغت هوشیار
هزال هزال بسیارهزل. (اقرب الموارد). بسیار بیهوده گوی، مسخره. بازیگر. دلقک که موجب هزل و بیهودگی باشد: بفرمود تا همه مطربان و مسخرگان و هزالان و سگان شکاری و بوزنه و از این جنسها که تماشای خلافت باشد ازسرای خلافت بیرون کردند. (مجمل التواریخ و القصص) لغت نامه دهخدا