معنی واجب القتل - فرهنگ فارسی عمید
معنی واجب القتل
- واجب القتل
- ویژگی کسی که کشتنش واجب است
تصویر واجب القتل
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با واجب القتل
واجب القتل
- واجب القتل
- کشتنی و سزاوار کشتن. که کشتن آن لازم باشد. (ناظم الاطباء). مرگ ارزان. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
واجب القطع
- واجب القطع
- اندامی که بریدن آن لازم باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
واجب القضا
- واجب القضا
- کاری که از کسی فوت شده و بجا آوردن آن لازم است. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا