معنی نوشاندن نوشاندن نوشاندَن آب یا نوشابه به کسی خوراندن، برای مثال ای نور چشم من سخنی هست و گوش کن / چون ساغرت پر است بنوشان و نوش کن (حافظ - ۷۹۶) آب یا نوشابه به کسی خوراندن، برای مِثال ای نور چشم من سخنی هست و گوش کن / چون ساغرت پُر است بنوشان و نوش کن (حافظ - ۷۹۶) تصویر نوشاندن فرهنگ فارسی عمید