جدول جو
جدول جو

معنی منشی باشی

منشی باشی
رئیس منشیان، بزرگ تر دبیران
تصویری از منشی باشی
تصویر منشی باشی
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با منشی باشی

منشی باشی

منشی باشی
سر دبیر رئیس منشیان و دبیران: (محمد علی منشی باشی وزارت علوم) (مراه البلدان ج 1 ضمیمه ص 25)، عنوانی است احترام آمیز برای منشی و دبیر
منشی باشی
فرهنگ لغت هوشیار

مقنی باشی

مقنی باشی
رئیس مقنیان (قاجاریه) : (آقا محمد تقی مقنی باشی) (مراه البلدان ج 1 ضمیمه ص 24)، عنوان احترام آمیز (مقنی)
مقنی باشی
فرهنگ لغت هوشیار

منفی بافی

منفی بافی
کار آدم منفی باف. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده). صفت و حالت منفی باف. رجوع به منفی باف شود
لغت نامه دهخدا

منشی نامی

منشی نامی
منشی نامی محمدحسن بن محمدبخش، از پارسی گویان هند است، وی در قرن سیزدهم در باندۀ هندوستان میزیسته و بامؤلف تذکرۀ شمع انجمن معاصر بوده است، او راست:
دلم محراب کعبه ابروی جانانه میداند
عجب تر اینکه چشم مست را میخانه میداند
اگر روشندلی خواهی ز ساقی جام جم برگیر
که راز هر دو عالم را به یک پیمانه میداند،
رجوع به تذکرۀ شمع انجمن ص 490 شود
لغت نامه دهخدا

منجم باشی

منجم باشی
رئیس منجمان. (ناظم الاطباء). رجوع به منجم و تذکرهالملوک ص 20 شود
لغت نامه دهخدا