جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گراد

گراد

گراد
دهی است از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 23هزارگزی باختری راه شوسۀ بوکان به میاندوآب. هوای آن معتدل و مالاریائی و دارای 640 تن سکنه است. آب آن از چشمه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

گراد

گراد
و آن کمانی است برابر 400 1 پیرامون دایره، جزٔهای آن دقیقه است. (دقیقۀ 100قسمتی) که یک صدم گراد باشد و ثانیه صدقسمتی که یک صدم دقیقۀ صدقسمتی و یا 10000 1 گراد است. (مثلثات چ وزارت فرهنگ تألیف محمد وحید و تقی فاطمی)
جامۀ کهنه. (برهان). جامه های کهنۀ پاره پاره. معرب آن جراد است
لغت نامه دهخدا

خراد

خراد
نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله دلاوری ایرانی در زمان نوذر پادشاه پیشدادی
خراد
فرهنگ نامهای ایرانی

آراد

آراد
آراج، نام فرشته ای، نام روز بیست و پنجم از هر ماه شمسی در ایران قدیم که در این روز نو پوشیدن را مبارک و سفر را شوم می دانند
آراد
فرهنگ نامهای ایرانی