معنی کیبنده کیبنده از راه برگردنده، روگرداننده، برای مثال ز اندرز موبد شکیبنده شد / سر از راه سوداش کیبنده شد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۹۹) تصویر کیبنده فرهنگ فارسی عمید