معنی قائم شدن - فرهنگ فارسی عمید
معنی قائم شدن
- قائم شدن
- ثابت و استوار شدن، محکم شدن
تصویر قائم شدن
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قائم شدن
قایم شدن
- قایم شدن
- در تداول عوام، پنهان شدن، در شطرنج پات شدن است یعنی هیچ یک از دو حریف غالب نتواند شدن
لغت نامه دهخدا
دائم شدن
- دائم شدن
- جاوید گردیدن. وصوب. (دهار). رهن. (دهار). سجو. مقاتاه. (منتهی الارب). پیوسته شدن. بردوام شدن. همیشه شدن، پیوسته رفتن. دائم جریان داشتن
لغت نامه دهخدا