جدول جو
جدول جو

معنی فراخ دامن

فراخ دامن
وسیع، پهن، مفصّل، دامنه دار
تصویری از فراخ دامن
تصویر فراخ دامن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فراخ دامن

فراخ دامن

فراخ دامن
فراخ دست. (آنندراج). آنچه دامنش گسترش دارد:
در جیب دل نگنجد عشق فراخ دامن
آیینۀ سکندر آیینه دان ندارد.
ملا قاسم مشهدی (از آنندراج).
رجوع به فراخ دست شود
لغت نامه دهخدا

فراخ دهان

فراخ دهان
آنکه دهان گشاد دارد
کنایه از پُر گو، کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوِه گو، بیهودِه گو، یاوِه سُرا، هَرزِه گو، هَرزِه خا، خیرِه دَرا، ژاژدَرای، هَرزِه لاف، هَرزِه لای، یافِه دَرای، ژاژخا، مِهذار، هَرزِه دَرای، اَفسانِه پَرداز، اَفسانِه گو
فراخ دهان
فرهنگ فارسی عمید

فراخ دهان

فراخ دهان
آنکه دارای دهنی گشاد باشد، پرگوی و بیهوده گو پوچ گو هرزه چانه
فراخ دهان
فرهنگ لغت هوشیار

فراز دادن

فراز دادن
پس دادن (چیزی را) مسترد داشتن، باز دادن مجددا دادن
فراز دادن
فرهنگ لغت هوشیار