عرق خوردن. (از فرهنگ فارسی معین) ، باده نوشی. می گساری. (فرهنگ فارسی معین) ، عمل عرق خور. - گیلاس عرق خوری، ظرفی شیشه ای یا بلوری یا چینی کوچک و ظریف که با آن عرق نوشند. (فرهنگ فارسی معین). ظرف خاص برای آشامیدن عرق. (یادداشت مرحوم دهخدا)
آنکه عرق میوه ها و گیاه ها را می گیرد، عرق کش، پیراهن نازک که زیر پیراهن بر تن می کنند، زیرپیراهنی، پارچه یا حوله ای که عرق بدن را با آن خشک می کنند، پارچه ای که بر پشت اسب در زیر زین می اندازند