پرسوز و گداز پرسوز و گداز پر از سوزش، دارای سوزش بسیار، آنکه بسیار آه و ناله و بی تابی کند، پرتب و تاب فرهنگ فارسی عمید
سوز و ساز سوز و ساز عشق و محبت و اندوه و الم و غم و آزردگی و ملالت خاطر. (ناظم الاطباء) : بر خود چو شمعخنده زنان گریه میکنم تا با تو سنگدل چکند سوز و ساز من. حافظ لغت نامه دهخدا