معنی سودازدگی - فرهنگ فارسی عمید
معنی سودازدگی
- سودازدگی
- حالت شیفتگی و آشفتگی و جنون
تصویر سودازدگی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سودازدگی
سودازدگی
- سودازدگی
- حالت و کیفیت سودازده. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
سرمازدگی
- سرمازدگی
- آفتی که از سرمای سخت به گیاه ها و درختان یا میوۀ آن ها برسد، در پزشکی آسیبی که به واسطۀ سرمای شدید در بعضی از اعضای بدن پیدا شود و شبیه سوختگی است
فرهنگ فارسی عمید
سرمازدگی
- سرمازدگی
- حالت سرمازده، آفتی که بسبب سرمای شدید به درختان و میوه های آنها رسد، آسیبی که بعلت سرمای سخت در برخی از اعضای بدن ایجاد شود. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا