معنی سم الفار - فرهنگ فارسی عمید
معنی سم الفار
- سم الفار
- آرسنیک، شبه فلز جامد، بلوری، شکننده و قهوه ای تیره که دارای ترکیبات سمی و مهلک است و در صنعت به کار می رود، زرنیخ سفید، مرگ موش
تصویر سم الفار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سم الفار
سم الحمار
- سم الحمار
- خَرزَهره، درختچه ای زینتی، بوته مانند و سمّی، با شاخه های باریک، گل های سرخ، سفید یا صورتی و برگ های دراز
زَقّوم، جار، خوره، دِفلیٰ
فرهنگ فارسی عمید
سم الحمار
- سم الحمار
- خرزهره. (منتهی الارب) (از آنندراج). رجوع به سم شود
لغت نامه دهخدا