معنی سلیم النفس
- سلیم النفس
- نیک سرشت، نیک نفس، پاک نهاد
واژههای مرتبط با سلیم النفس
سلیم النفس
- سلیم النفس
- نیک سرشت پاکنهاد نیک سرشت پاک نهادد: سلطان محمود میرزا که در میانه جماعت رو ملو بود بسیار جوان سلیم النفس عافیت دوست بود
سلیم النفس
- سلیم النفس
- نیک سرشت، پاک نهاد (واژه فرهنگستان)
سلیم النفس
- سلیم النفس
- پاک نژاد و بی اذیت. (ناظم الاطباء). بی آزار. نیک سرشت. رجوع به سلیم نفس و سلیم شود
حکیم النفس
- حکیم النفس
- دانا دل: (اما طبیب باید که رقیق الخلق حکیم النفس جیدالحدس باشد)
سلیم النظر
- سلیم النظر
- پاک بین پاک نظر
کریم النفس
- کریم النفس
- دارای روح بزرگ و بخشنده، بزرگ منش
کریم النفس
- کریم النفس
- بخشنده: ملک زوزن را خواجه ای بود کریم النفس نیک محضر
علم النفس
- علم النفس
- رَوان شِناسی، دانش بررسی جنبه ها و کارکردهای مختلف روان انسان و معالجۀ ناهنجاری های آن، پِسیکولوژی، پِسیکانالیز، عِلمُ الرّوح، مَعرِفَةُ النَّفس
علم النفس
- علم النفس
- نمای روان، نیم رخ، روانشناسی معرفه النفس
