جدول جو
جدول جو

معنی سگالیدن

سگالیدن
اندیشیدن، فکر کردن، پنداشتن، رای زدن، اسگالیدن، اسگالش، تفکیر، تأمّل، برای مثال کدام چاره سگالم که با تو درگیرد / کجا روم که دل من دل از تو برگیرد (سعدی۲ - ۳۹۸)، کس بند خدایی به سگالش نگشاید / با بند خدایی ره بیهوده بمسگال (ناصرخسرو - ۲۵۵)
تصویری از سگالیدن
تصویر سگالیدن
فرهنگ فارسی عمید