معنی پرلاف
پرلاف
آنکه لاف بسیار بزند، لاف زن
تصویر پرلاف
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پرلاف
پرلاف
پرلاف
لاف زن. که لاف بسیار زند. صَلِف. لافی. (منتهی الارب). مُتَصَلِّف
لغت نامه دهخدا
پر لاف
پر لاف
که لاف بسیار زند لاف زن لافی متصلف صلف. آنکه بسیار لاف زند
فرهنگ لغت هوشیار
پرلا
پرلا
نوعی مرغابی با جثۀ کوچک و پرهای سیاه و قهوه ای رنگ
فرهنگ فارسی عمید
پرلا
پرلا
چنگر که پرنده ای دریایی است، کرخت
فرهنگ گویش مازندرانی