جدول جو
جدول جو

معنی بن

بن
بیخ، بنیاد، بیخ چیزی، پایان
درخت در ترکیب با نام میوه مثلاً آلو بن، بادام بن، خرما بن
از بن: از ریشه، از بیخ، از اصل
از بن دندان: کنایه از به میل و رضا و رغبت، از ته دل گفتن، برای مثال از بن دندان بگفتش بهر آن / کردمت بیدار می دان ای فلان (مولوی - ۲۹۵)
از بن گوش: کنایه از نهایت اطاعت و بندگی و خدمتکاری، از ته دل شنیدن و گوش به فرمان دادن، برای مثال از سر مهر آسمانت آستان بوس آمده / وز بن گوش اخترانت تابع فرمان شده (سلمان ساوجی - ۱۹۹)
بن دندان: در علم زیست شناسی ریشۀ دندان، پای دندان، در علم زیست شناسی لثه، کنایه از فرمان برداری، اطاعت، کنایه از میل، رغبت
تصویری از بن
تصویر بن
فرهنگ فارسی عمید