جدول جو
جدول جو

معنی بزخو کردن

بزخو کردن
کمین کردن و منتظر فرصت بودن
تصویری از بزخو کردن
تصویر بزخو کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بزخو کردن

بشخو کردن

بشخو کردن
بشخلیدن. بشخولیدن. الصفیر. (تاج المصادر بیهقی). صفیر زدن. سوت زدن. سوت کشیدن. رجوع به بشخلیدن، بشخولیدن و شخول شود.
لغت نامه دهخدا

بازگو کردن

بازگو کردن
سخنی را تکرار کردن، سخن گفته را دوباره گفتن
بازگو کردن
فرهنگ فارسی عمید