جدول جو
جدول جو

معنی اسم صوت

اسم صوت
در دستور زبان علوم ادبی اسمی که دلالت بر صوت می کند مانند قارقار و جیک جیک
تصویری از اسم صوت
تصویر اسم صوت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اسم صوت

اسم ذات

اسم ذات
در دستور زبان علوم ادبی اسمی که مدلول آن در خارج وجود داشته، قائم به ذات باشد و دیده شود مانندِ کتاب، کاغذ و اسب
اسم ذات
فرهنگ فارسی عمید

اسم ذات

اسم ذات
اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسته به دیگری نبود آنرا اسم ذات نامند: جامه، نامه، مرد، زن، پسر، بلبل، باغ، پیل. و آن مقابل اسم معنی است. رجوع به اسم معنی شود
لغت نامه دهخدا

اسم آلت

اسم آلت
در عربی اسم آلت بر دو قسم است: مشتق و غیرمشتق. اسم آلت مشتق از ثلاثی متعدی بنا شود و آن را سه وزن است مِفعَل ْ چون: مصبغ، مبرد. مِفْعَله چون: مکنسه، مرمله. مِفْعال چون: مفتاح، مقراض. لکن این اوزان قیاسی نیست. اما اسم آلت از غیرمشتق، وزن های مختلفی دارد که غیرمنضبط است، چون جرس و سِکّین.
در فارسی چون خواهند از فعلی اسم آلت سازند به آخر ریشه فعل (صورت امر) ’ه’ افزایند: ماله ازمال (مالیدن) ، استره از استر (استردن) ، رنده از رند (رندیدن) ، تابه از تاب (تابیدن، تافتن) ، دمه از دم (دمیدن) ، کوبه از کوب (کوبیدن، کوفتن) ، سمبه از سمب (سمبیدن)
لغت نامه دهخدا