اسم چون قائم بذات باشد و وجود آن وابسته به دیگری نبود آنرا اسم ذات نامند: جامه، نامه، مرد، زن، پسر، بلبل، باغ، پیل. و آن مقابل اسم معنی است. رجوع به اسم معنی شود
در عربی اسم آلت بر دو قسم است: مشتق و غیرمشتق. اسم آلت مشتق از ثلاثی متعدی بنا شود و آن را سه وزن است مِفعَل ْ چون: مصبغ، مبرد. مِفْعَله چون: مکنسه، مرمله. مِفْعال چون: مفتاح، مقراض. لکن این اوزان قیاسی نیست. اما اسم آلت از غیرمشتق، وزن های مختلفی دارد که غیرمنضبط است، چون جرس و سِکّین. در فارسی چون خواهند از فعلی اسم آلت سازند به آخر ریشه فعل (صورت امر) ’ه’ افزایند: ماله ازمال (مالیدن) ، استره از استر (استردن) ، رنده از رند (رندیدن) ، تابه از تاب (تابیدن، تافتن) ، دمه از دم (دمیدن) ، کوبه از کوب (کوبیدن، کوفتن) ، سمبه از سمب (سمبیدن)