منسوب به استامبول. کالایی که در استامبول سازند و صادر کنند، اهل استامبول از مردم استامبول بدان سخن میگویند و با ترکی معمول در آذربایجان ایران و شوروی تفاوت دارد، پلویی که از برنج و گوجه فرنگی پزند
از مردم استامبول، زبان ترکی رایج در ترکیه، نوعی غذا که با برنج، گوشت، گوجه فرنگی و سیب زمینی تهیه می شود، استانبولی پلو، نوعی ظرف فلزی شبیه لگن که در کارهای ساختمانی برای حمل گل و گچ به کار می رود
استانبول. استامبول. دارالسعاده. قسطنطنیه. پایتخت دولت عثمانی و یکی از شهرهای بزرگ دولت جمهوری ترکیه. این شهر بار اول بدست سلطان محمد دوم ملقب بفاتح گشاده شد (بسال 858 هجری قمری). ’بلده طیبه’ ماده تاریخ این فتح است. رجوع باستانبول و فهرست فیه مافیه و مجمل التواریخ و القصص ص 135 و فهرست تاریخ ادبیات ایران تألیف براون ج 3 ترجمه حکمت و ج 4 ترجمه رشید یاسمی و کتاب النقود ص 139 و 165 و فهرست مجمل التواریخ گلستانه شود، هر نبات راست که کجی نداشته باشد، اَسلۀ زبان، طرَف زبان. باریکی زبان. طرف نازک زبان. سر زبان. (مهذب الاسماء). اسلۀ لسان. و ازین کلمه است حروف اسلیه. ج، اَسَلات، سر مرفق، سرنیزه، اسلۀ نَصل، نوک پیکان، اَسَلۀ نعل، نوک کفش. سر کفش، اَسَلۀ ذراع،طرف باریک ذراع که متصل کف است. باریک نای ارش. (مهذب الاسماء). سر ارش، اَسَلۀ بعیر، نَرَۀ آن
منسوب به استانبول. کالایی که در استانبول سازند و صادر کنند، اهل استانبول از مردم استانبول، ظرفی است آهنی یا ساخته از حلبی به شکل لگن که در آن گل و گچ میریزند