ناگرویدن ناگرویدن پیروی نکردن. از پی نرفتن. (ناظم الاطباء) ، کفر. (ترجمان القرآن). بی دین شدن. نگراییدن. (ناظم الاطباء). کفر. کفران. (دهار) (از منتهی الارب) ، انکارکردن، اعتماد نکردن. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا
ناگرویده ناگرویده کافر. منکر. (ناظم الاطباء). کسی که ایمان نیارد، یعنی کافر. (آنندراج). ناگرونده، نافرمان. سرکش، آنکه اعتماد نمی کند. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا