جدول جو
جدول جو

معنی مشاطه وار

مشاطه وار
هم چون مشاطه مانند مشاطگان، برای مثال در باغ چو شد باد صبا دایۀ گل / بربست مشاطه وار پیرایۀ گل (حافظ - ۱۱۱۰)
تصویری از مشاطه وار
تصویر مشاطه وار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مشاطه وار

مشاطه وار

مشاطه وار
چهر آراوار مانند مشاطه همچون مشاطگان: در باغ چو شد باغ صبا دایه گل بر بست مشاطه وار پیرایه گل. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار

مشاطه وار

مشاطه وار
همچون آرایشگر. همچون مشاطه. مشاطه گونه. مانند مشاطه:
از بهر عروسان فکرتت را
آرایش مشاطه وار دارد.
مسعودسعد (دیوان ص 100).
صبح... مشاطه وار کُلۀ ظلمانی... برداشت. (کلیله و دمنه).
در باغ چو شد باد صبا دایۀ گل
بربست مشاطه وار پیرایۀ گل.
حافظ
لغت نامه دهخدا

شماطه دار

شماطه دار
ساعتی است زنگدار که در مواقع معین که خواهند زنگ آن بصدا در آید و اعلام وقت کند
فرهنگ لغت هوشیار

شماطه دار

شماطه دار
ویژگی ساعتی که با تنظیم در یک زمان خاص زنگ می زند
شماطه دار
فرهنگ فارسی عمید

شماطه دار

شماطه دار
مُرَکَّب اَز: شماطه از کلمه روسی شومت بمعنی صدا کردن، صدا دادن + دار، مخفف دارنده، علامت صفت فاعلی، و منظور ساعتی است زنگدار که در مواقع معین که خواهند زنگ آن بصدا درآید و اعلام وقت کند یا موجب بیدار شدن خفته شود. شماطه در عربی بدین معنی مستعمل نیست. (از فرهنگ فارسی معین)، رجوع به شماطه شود
لغت نامه دهخدا

مشعله وار

مشعله وار
همچون مشعل سوزان و شعله ور:
ما و خاک و پی وادی سپران کز تَف و نم
آهشان مشعله وار و مژه سقا بینند.
خاقانی (چ عبدالرسولی ص 90)
لغت نامه دهخدا