جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متوقی

متوقی

متوقی
پرهیز کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). حذر کننده و ترسان. (از اقرب الموارد). ترسان. و رجوع به توقی شود، آگاه و هوشیار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

متولی

متولی
کسی که کاری به عهدۀ او سپرده شده، سرپرست، کارگردان، سرپرست املاک موقوفه، جانشین
متولی
فرهنگ فارسی عمید

مترقی

مترقی
دارای گرایش به پیشرفت، پیشرفته، دارای حرکت رو به بالا
مترقی
فرهنگ فارسی عمید

متوقع

متوقع
کسی که از دیگری چیزی توقع دارد، توقع دارنده، خواهش کننده
متوقع
فرهنگ فارسی عمید