معنی مبتلا به
مبتلا به
مبتلاشده به آن، مورد ابتلا
تصویر مبتلا به
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مبتلا به
مبتلا به
مبتلا به
Infected
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مبتلا به
مبتلا به
infectado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مبتلا به
مبتلا به
infiziert
دیکشنری فارسی به آلمانی
مبتلا به
مبتلا به
zakażony
دیکشنری فارسی به لهستانی
مبتلا به
مبتلا به
инфицированный
دیکشنری فارسی به روسی
مبتلا به
مبتلا به
інфікований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مبتلا به
مبتلا به
geïnfecteerd
دیکشنری فارسی به هلندی
مبتلا به
مبتلا به
infectado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مبتلا به
مبتلا به
infecté
دیکشنری فارسی به فرانسوی