جدول جو
جدول جو

معنی لغسر

لغسر
کچل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کل، خشنگ، چسنگ، طاس، دغسر، داغسر، اصلع، تویل، تز
تصویری از لغسر
تصویر لغسر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با لغسر

لغسر

لغسر
شخصی را گویند که سر او موی نداشته باشد، چه لغ به معنی بی موی و صافی آمده است. (برهان). آنکه بر سرش موی نباشد
لغت نامه دهخدا

دغسر

دغسر
آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد اصلع، آنکه سرش بی موی باشد
دغسر
فرهنگ لغت هوشیار

دغسر

دغسر
کَچَل، تاس، دارای سر بی مو، ویژگی سری که موهای آن بر اثر بیماری یا علت دیگر ریخته باشد، مبتلا به کچلی، کَل، خَشَنگ، چَسَنگ، طاس، داغسَر، لَغسَر، اَصلَع، تَویل، تَز
دغسر
فرهنگ فارسی عمید

تغسر

تغسر
مشتبه و آمیخته گردیدن کار. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). التباس و اختلاط کار. (از اقرب الموارد) ، پیچیده و درهم گردیدن رشته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، چوب در پارگین افتادن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یقال: تغسر الغدیر اذا وقع فیه العیدان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

دغسر

دغسر
مُرَکَّب اَز: دغ + سر، که سری دغ دارد. که بر سر موی ندارد. کسی را گویند که سرش کچل و بی موی باشد. (برهان)، لغسر. و رجوع به لغسر شود، آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد. اجله. (زمخشری)، أصلع. (تاج المصادر بیهقی) (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا