معنی لطیف طبع - فرهنگ فارسی عمید
معنی لطیف طبع
- لطیف طبع
- آنکه طبع و قریحۀ نیکو دارد
تصویر لطیف طبع
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با لطیف طبع
لطیف طبع
- لطیف طبع
- نیکو نهاد نیکنهاد، شیرین سخن نازک گوی نغز گوی آنکه سرشتی لطیف دارد، آنکه قریحه ای لطیف دارد: جمعی از مادحان طبع که از بحور برای نثار قدم اکابر وصدور درر مفاخر برون گرفتند
فرهنگ لغت هوشیار
کثیف طبع
- کثیف طبع
- درشت طبع. خشن. که طبع دور از روانی دارد. مقابل رقیق طبع: و مردم آنجا (کوار شیراز) جلف و کثیف طبع باشند. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 134)
لغت نامه دهخدا