جدول جو
جدول جو

معنی گریزاگریز

گریزاگریز
گریختن به شتاب، فرار پیاپی
تصویری از گریزاگریز
تصویر گریزاگریز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گریزاگریز

گریزاگریز

گریزاگریز
گریز بسرعت فرار بدون مکث: ستیزنده از تیغ سیماب ریز چو سیماب کرده گریزا گریز. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

گریزاگریز

گریزاگریز
گریز پی در پی. گریز به شتاب و بدون درنگ:
با کفش این چشمۀ سیماب ریز
خوانده چو سیماب گریزاگریز.
نظامی.
ستیزنده از تیغ سیماب ریز
چو سیماب کرده گریزاگریز.
نظامی
لغت نامه دهخدا